آموزه هایی از پیتر دراکر
آموزه هایی از پیتر دراکر
مدیران هنوز با این واقعیت روبهرو نشدهاند که قدرت زیادی دارند و قدرت باید حساب پس بدهد و باید مشروع باشد.
- اولین نشانه افول یک صنعت فقدان جذابیتش برای کارکنان شایسته، توانا و بلندپرواز است.
- بحرانهای تکراری، عارضهای ناشی از شلختگی و تنبلی است.
- حفظ افراد نامناسب در شغلی که نمیتوانند انجام دهند، محبت نیست؛ بیرحمی است.
- یک شرکت سالم، یک دانشگاه سالم، يا یک بیمارستان سالم نمیتواند در جامعه بیمار ادامه حیات دهد.
- مشتری «محصول» نمیخرد، بلکه آنچه را که محصول برایش انجام میدهد میخرد.
- یک شخص در کسب نتیجه شکست میخورد، زیرا بیادب است. حتا افراد باهوش هم اغلب درک نمیکنند ادب، «روغن روانساز» یک سازمان است.
- فرصتهای نوآوری با توفان بهوجود نمیآیند، بلکه مانند نسیمی میوزند.
- چون قصد واحد تجاری خلق مشتری است، بنابراین فقط دو کار اصلی دارد:
بازاریابی و نوآوری
- اگر شاخصه قرن بیستم، تحولات اجتماعی بود، قرن بیستویکم باید قرن نوآوریهای اجتماعی و سیاسی باشد.
- شرکتها در جامعه و اجتماع موجودیت پیدا میکنند، لذا باید از عهده مسئولیتهای اجتماعی نیز بر آیند و دستکم مسئولیتهایی را برای تاثیرگذاریشان بر محیط زیست بهعهده گیرند.