رئیس و رهبر

تفاوت رئیس و رهبر

تفاوت رئیس و رهبر

 

روسا رهبران
کارکنان را اداره میکنند کارکنان را راهنمائی میکنند
به اختیاراتشان متکی هستند به حسن نیت متکی هستند
انگیزش کارکنان بوسیله ترس انگیزش کارکنان بوسیله اشتیاق
میگویند من میگویند ما
کارکنان را بخاطر وجود مشکل سرزنش میکنند مشکلات را حل میکنند
روش انجام کار را بلدند روش انجام کار را نشان میدهند
از اشخاص استفاده میبرند توانائیهای اشخاص را گسترش میدهند
اعتبار میگیرند اعتبار میدهند
دستور میدهند درخواست میکنند
میگویند”برو” میگویند”برویم”

 

تاثیرگذاری

تاثیرگذاری روی دیگران

تاثیرگذاری روی دیگران

تاثیرگذاری روی دیگران  یکی از الزامات موفقیت   در سازمانهای امروز است. عنوان شما به تنهایی همیشه  برای تغییر دیگران کافی نیست .ممکن است همیشه یک عنوان رسمی مانند مدیر یا رئیس نداشته باشید. بنابراین ، بهترین راه برای قرار دادن خود به عنوان یک رهبر غیررسمی چیست؟ چگونه میتوانید  همکارانتان  را به حمایت از   ایده هایتان و پیروی  از آنها تشویق کنید؟ چگونه می توانید  تبدیل به فردی شوید  که دیگران به دنبال اخذ راهنمایی و مشاوره تخصصی از وی باشند؟

دوری کلارک ، نویسنده کتاب “کارآفرینی شما” می گوید ، تأثیرگذاری در محیط کار “ارزش واضحی دارد”. “شما کارهای بیشتری انجام می دهید ، پروژه های دلخواه  خود را میگیرید ومسئولیت بیشتری می یابید. بعبارت دیگر  “بیشتر دیده میشوید ، شهرت بیشتر و درامد بالاتری می یابید.”  اما به گفته نیک مورگان ، نویسنده Power Cues ، به دست آوردن نفوذ در محیط کار امری دشوار است. وی میگوید : “تأثیرگذاری بر دیگران هرگز دشوارتر از این نبوده است . چرا که افراد هیچگاه تا این اندازه  پریشان خاطر و بدون تمرکز نبوده اند.” “انبوه  اطلاعات و سرعت بالای  زندگی دیجیتال منجر به کاهش میزان توجه  شده است.” . با این حال ،  بخاطر فشار زیاد برای دستیابی به نتایج،  نفوذ بر دیگران از همیشه مهمتر شده است..” همه چیز به رویکرد شما باز میگردد.

چند توصیه برای افزایش میزان تاثیرگذاری :

ایجاد ارتباط

یکی از دلایلی که مردم کارهایی  برای شما انجام می دهند،  ایده شما را پشتیبانی می کنند ، یا بودجه شما را تصویب می کنند این است که شما را دوست دارند. لازم نیست که شما ”  جذابترین فرد جمع ” باشید یا همه را با کاریزمای خود بترکانید !  فقط باید با همکاران خود رابطه خوبی داشته باشید. البته این امر مستقیما به معنی تاثیرگذاری نیست، اما   باعث می شود که “احتمال اینکه دیگران حداقل حرف  شما را بشنوند افزایش یابد .” بنابراین ، روی پرورش ارتباطات شخصی با همکارانتان کار کنید و به آنها اجازه دهید تا شما را بشناسند. “به این ترتیب ، آنها نیت و انگیزه های منفی به شما نسبت نمیدهند.”

قبل از متقاعد سازی ، گوش بدهید.

بهترین راه برای کسب حمایت همکاران  آنست که کاری کنید احساس کنند شنیده میشوند.. این کار را با توجه یکسان به همه آنها در جلسات خصوصی شروع کنید. مورگان می گوید: “اکثر ما با یک لیست فعالیتها در سرمان در حال حرکت هستیم ! ” ما همواره آماده برداشتن تلفنمان هستیم. در عوض ، شما باید “قاعده  تمركز را تمرین كنید.” برای این کار ، “بدن خود را به سمت شخص دیگر چرخانده ، در جای خود ثابت بمانید و گوش دهید.” . بخش بزرگی از نارضایتی در محل کار ناشی از آنست که  افراد احساس بی احترامی می کنند و فکر میکنند  صدایشان  شنیده نمی شود.” بنابراین ، از همکاران بخواهید تا دیدگاه ها و توصیه های خود را مطرح کنند.

به زبان بدن  و لحن خود توجه کنید .

مردم دائماً ارزیابی می کنند که آیا   شما شخص قابل اطمینانی هستید یا نه. آنها دائما دارند از خودشان میپرسند ” آیا این شخص دوست من است یا دشمن ؟ آیا سعی دارد که من را بفروشد یا هر دو در یک جبهه ایم؟ “” زبان بدن شما  عنصری  بسیار مهم  برای انتقال پیام درست است. ایستادن مستقیم با شانه هایی صاف ، به شما کمک می کند تا با اعتماد به نفس جلوه کنید. برعکس،  خمیده بودن و نگاه کردن به پاها اثر متضادی دارد. مورگان می گوید: “هنگامی که وضعیت خمیده و قوز کرده  بخود میگیرید  و با لحن نامطمئن  صحبت می کنید ، این احتمال افزایش می یابد که نظر شما اعتبار کمتری پیدا کند.” بعنوان مثال فرض کنید  که شما با یک همکار قرار ملاقات دارید که او  را خوب نمی شناسید. باز کردن  دستان و نگهداشتن آنها در طرفین بدن،  صاف نگهداشتن بالاتنه خود بسمت طرف مقابل نشاندهنده آنست که شما یک دوست هستید. همچنین توصیه میشود که  “تن صدای خود را کمی پایین تر از آنچه که معمول شماست قراردهید “این امر نشانگر آنست که شما عصبی نیستید چرا که در آنصورت تن صدایتان بالاتر می بود.

توسعه تخصص

راه دیگر برای افزایش تأثیر شما در محل کار ، “شناخته شدن به عنوان یک متخصص ” در صنعت یا سازمان است .البته  این امری نیست که  یک شبه اتفاق بیافتد ، اما می توانید برای توسعه تخصص و دانش تخصصی کاری اقدام کنید. برای این کار  ”  در حوزه تخصصی کاری خود  غوطه ور شوید!” با شرکت منظم در کنفرانس های صنعتی مرتبط ، ثبت نام در یک کلاس یا برنامه صدور گواهینامه تخصصی ، یا ایفای نقش رهبری در یک سازمان حرفه ای مربوطه در این مسیر گام بردارید.   “اینکه  شما به روز و آگاه  هستید توسط همه   قابل مشاهده   است. دانش خود را پنهان نکنید. وبلاگ نویسی در مورد موضوع  تخصصی خود در شبکه حرفه ای لینکدین  یا خبرنامه شرکت خودتان روش دیگری برای نشان دادن معلوماتتان است.

   استراتژی داشته باشید

وقتی نوبت به استفاده از اهرم  تأثیرگذاری برای ایجاد یک ابتکار یا اخذ تائیدیه برای یک  ایده خاص میرسد نیاز به یک استراتژی دارید. بدین منظور  یک “نقشه قدرت” ترسیم کنید. یک چارت سازمانی برای تاثیرگذاری بر  تصمیم گیرندگان مربوط به موضوع مورد نظرتان ایجاد کنید. همانطور که لایه های سازمانی را بررسی میکنید از خود بپرسید آیا می توانم به طور مستقیم بر این شخص تأثیر بگذارم؟ در غیر این صورت ، چه کسی را تحت تأثیر قرار دهم که قادر باشد بر آن شخص تأثیر بگذارد؟ سپس به این فکر کنید که چگونه و چه زمانی به این همکاران مختلف نزدیک خواهید شد.   وضعیت  شبیه یک بازی جنگی است.چه کسی ممکن است از برنامه های شما هراسان شود، و چگونه می توانید آنها را به سمت خود بکشانید؟ این  توطئه  نیست؛ استراتژی است.

به مردم چیزی را بدهید که می خواهند .

شما می توانید تأثیر خود را بر روی یک موضوع خاص با چارچوب بندی دقیق آن به عنوان منافع افرادی که می خواهید در سمت شما باشند ، افزایش دهید. نیازها ، دیدگاهها و خلق و خوی  هر یک از ذینفعان  موضوع را در نظر بگیرید. دریابید  که به شنیدن چه چیزی نیاز دارند و چه چیزی باعث جلب توجه آنها خواهد شد. اطمینان حاصل کنید که به  این سؤال برای هر شخص پاسخ می دهید :” چی   برای من دارد؟”  از کلمه” ما “استفاده کنید .نشان دهید که ایده شما برای کل سازمان چه منافعی در بر دارد. اگر پیشنهادتان صرفا تامین کننده منافع شخصی خودتان باشد کسی از آن حمایت نخواهد کرد.

مواردی که باید در خاطر داشته باشید.

بایدها :

ارتباطات شخصی خود را با همکاران خود توسعه داده و تقویت کنید.تا هنگام تلاش برای تأثیرگذاری بر آنها  فرض کنند شما حسن نیت دارید؛

برای همكاران خود روشن كنید كه برای نظرات آنها ارزش قائل هستید.

با شرکت در کنفرانسها یا با ایفای نقش رهبری در یک سازمان حرفه ای ، مهارتهایتان را توسعه  دهید.

نبایدها :

نگران نباشید که تلاشهای شما به توطئه  تعبیر شود. شما استراتژیک هستید.

در هنگام صحبت قوز نکنید.   ایستادن مستقیم با شانه های صاف به شما کمک می کند تا با اعتماد به نفس و قدرت  بیشتری بنظر برسید.

از ضمیر “من” خیلی زیاد استفاده نکنید برای  تأثیرگذاری ، در مورد نحوه انتفاع کل سازمان  و ارزشهای “ما” صحبت کنید.

منبع : هاروارد بیزنس ریویو

جایگاه سازمانی

پنج نشانه برای تعیین جایگاه شما در سازمان

پنج نشانه برای تعیین جایگاه شما در سازمان

 

سوزان  ولش پیشنهاد می کند برای تعیین جایگاه خود در شرکت  پنج سؤال زیر را مطرح کنید.  این سوالات نقاط ضعف شما را هم  شناسایی میکنند:

1. آیا اطلاعات شما در مورد آنچه در سازمان میگذرد بیش از دیگران است؟

یک نشانه عالی از جایگاه شما دریافت ایمیل هایی حاوی جزئیات برنامه های سازمان از افراد رده بالا است. داشتن اطلاعات بیشتر در مورد کارهای شرکت نسبت به همکاران ،  احترام و اعتماد مدیران سازمان را نشان میدهد.

2. آیا رئیستان در مورد کارتان به شما بازخوردی می دهد؟

شنیدن تعریف و تمجید از دیگران نشانه ای واضح از ارزشمند بودن شما برای همکاران و مدیرانتان است،.اما بازخورد منفی هم همیشه بد نیست. “بازخورد منفی در واقع نشانه ای است که رئیس شما نگران توسعه عملکرد شماست.” در واقع، فقدان بازخورد  ممکن است مشکلی بزرگتر از بازخورد منفی باشد.

زمانی نگران باشید که هیچ بازخوردی وجود نداشته باشد این بدان معنی است که شما برای رئیستان ارزش آنرا ندارید که برایتان وقتی را صرف کند.

3. آیا رئیستان شما را به چالش می کشد؟

اگر مدیرتان در جلسه ای با شما مخالفت کرد جای نگرانی نیست. این کار نشانه آنست که رئیستان به شما بعنوان همکاری  مینگرد که نمیتوان نظراتش را نادیده گرفت.

4. آیا همیشه مشغول هستید؟

راه دیگر برای بررسی ستاره اقبالتان در سازمان آن است که احساس کنید کارتان بیش از چیزی است که میتوانید انجام دهید. این می تواند نشانه ای باشد که رئیستان در تلاش است تا شما را برای جایگاه بالاتری آماده کند. کار بیشتر از ظرفیت میتواند نشانه آن باشد که رئیستان شما را کارمند توانایی میداند و بدین سبب شما را برای موقعیت پست بالاتری در نظر گرفته است.از این چالش استقبال کنید.

5. آیا شما بعنوان نماینده به جلسات یا رویدادهای شرکت اعزام میشوید؟

درخواست از شما برای جلسه با  مصرف کنندگان، مشتریان یا نامزد های شغلی نشانه های خوبی هستند.  شرکت ها کسی را بجز قهرمانانشان جایی نمیفرستند!

مطالعه دقیق رفتار رئیستان فقط برای اطلاع از نقاط قوتتان نیست. بلکه یک راه عالی برای شناخت بیشتر از حوزه هایی است که  ممکن است به بهبود نیاز داشته باشند . قبل از اینکه مشکل ساز شوند.

اگر این نشانه ها کاملا در مورد شما صدق دارند ، شاید شما آن ستاره ای باشید که فکر می کنید  هستید، که عالی است، در غیر اینصورت ، ممکن است زمان مناسبی برای بررسی واقعیت باشد.”

پیتر دراکر

آموزه هایی از پیتر دراکر

آموزه هایی از پیتر دراکر

 

مدیران هنوز با این واقعیت روبه‌رو نشده‌اند که قدرت زیادی دارند و قدرت باید حساب پس بدهد و باید مشروع باشد.

  • اولین نشانه افول یک صنعت فقدان جذابیتش برای کارکنان شایسته، توانا و بلندپرواز است.
  • بحران‌های تکراری، عارضه‌ای ناشی از شلختگی و تنبلی است.
  • حفظ افراد نامناسب در شغلی که نمی‌توانند انجام دهند، محبت نیست؛ بی‌رحمی است.
  • یک شرکت سالم، یک دانشگاه سالم، يا یک بیمارستان سالم نمی‌تواند در جامعه بیمار ادامه حیات دهد.
  • مشتری «محصول» نمی‌خرد، بلکه آنچه را که محصول برایش انجام می‌دهد می‌خرد.
  • یک شخص در کسب نتیجه شکست می‌خورد، زیرا بی‌ادب است. حتا افراد باهوش هم اغلب درک نمی‌کنند ادب، «روغن روان‌ساز» یک سازمان است.
  • فرصت‌های نوآوری با توفان به‌وجود نمی‌آیند، بلکه مانند نسیمی می‌وزند.
  • چون قصد واحد تجاری خلق مشتری است، بنابراین فقط دو کار اصلی دارد:

 بازاریابی و نوآوری

  • اگر شاخصه قرن بیستم، تحولات اجتماعی بود، قرن بیست‌ویکم باید قرن نوآوری‌های اجتماعی و سیاسی باشد.
  • شرکت‌ها در جامعه و اجتماع موجودیت پیدا می‌کنند، لذا باید از عهده مسئولیت‌های اجتماعی نیز بر آیند و دست‌کم مسئولیت‌هایی را برای تاثیرگذاری‌شان بر محیط زیست به‌عهده گیرند.